• سینتیلا •

جرقه ای از خلاقیت

اعلام

  • ۰۵:۱۲

داستان زندگی من:

معرفی کتاب:

کتاب "داستان زندگی من" ، اولین بار در سال 1903 منتشر شد .این کتاب ،زندگی نامه ی هلن کلر، است که جزئیات زندگی روز های اول زندگی او ، به ویژه تجربیاتش با "آن سالیوان" را شرح می دهد. این کتاب به مخترع الکساندر گراهام بل ،تقدیم شده است،"به الکساندر گراهام بل که به ناشنوایان سخن گفتن را آموخته است و گوش شنونده را قادر به شنیدن سخنرانی از اقیانوس اطلس تا کوه های راکی کرده است ، من کتاب "داستان زندگی من" را به وی اختصاص می دهم". هلن کلر (1880-1980) هنگامی که 19 ماهه بود ، دچار یک بیماری شدید شد که باعث نابینایی و ناشنوایی او شد. چندی نگذشت که او سخن نیز نگفت. تلاش سرسختانه او برای غلبه بر این معلولیت ها ، با کمک معلم روحیه بخش او ، "آن سالیوان"، یکی از داستان های عالی از شجاعت و فداکاری بشر است.
در این زندگی نامه ی کلاسیک ، که برای اولین بار در سال 1903 منتشر شد ، خانم کلر 22 سال اول زندگی خود را بازگو می کند. از جمله لحظه ای جادویی در کنار پمپ آب ، وقتی که آب را با تشخیص ارتباط بین کلمه "آب" و مایع سردی که بر روی دستش جاری شده است ، می شناسد و می فهمد که اشیاء دارای اسامی هستند. تجربیات بعدی او نیز به همان اندازه قابل توجه هستند؛ مانند لذتی که از یادگیری و در نهایت صحبت کردن می برد ، دوستی های او با الیور وندل هولمز ، ادوارد اورت هیل و چند نفر دیگر ، تحصیلات وی در رادکلیف (که از آن فارغ التحصیل شده بود) و رابطه ی نزدیک او با خانم سالیوان ، که نبوغ قابل توجهی را برای برقراری ارتباط با دانش آموز مشتاق و باهوش خود نشان داد. بخش هایی از این زندگی نامه توسط ویلیام گیبسون برای نمایشنامه ی 1959 در برادوی ، یک فیلم سینمایی هالیوود در سال 1962 و فیلم هندی "سیاه" به کارگردانی سانجای لیلا بهناسالی، اقتباس شده است.

 

ثمینه پیرنظر:

زندگینامه:

 ثمینه باغچه‌بان در چهارم فروردین ۱۳۰۶ در تبریز در کودکستان «باغچه اطفال» به دنیا آمد. آن‌جا را پدرش جبار باغچه‌بان در ۱۳۰۳ به عنوان نخستین کودکستان ایران را بنیاد نهاده بود. از همان ابتدا، زندگی او با مدرسه و تحصیل گره خورد. پس از چند سال همه خانواده به شیراز رفتند و ثمینه در کودکستانی که پدرش در شیراز بنیاد نهاد، بزرگ شد. پدرش باور داشت که ترس و خجالت بچه‌ها را تا آخر عمر از کار و زندگی عقب می‌اندازد . این صفت را به دخترش هم منتقل کرده بود .

درسال ۱۳۱۱ از شیراز به تهران آمدند. پدر برنامه آموزش ناشنوایان را که در تبریز آغاز کرده بود در تهران ادامه داد و در محله سنگلج دبستان کر و لال‌ها را تاسیس کرد. آن‌ها در این دبستان زندگی می‌کردند، یک اتاق آن کلاس درس، یک اتاق خانه  آن‌ها و یک اتاق در اجاره دکتر هشترودیان بود که در آن زمان دانشجوی پزشکی بود. او از همان کودکی همبازی بچه‌های ناشنوا شد. شاید لفظ همبازی برای کارهایی که ثمینه با این کودکان می‌کرد کافی نباشد. او در واقع کمک کار و یاور پدر بود و زمانی که پدر به یک شاگرد در کلاس درس می‌داد، ثمینه با بقیه در حیاط بازی و آن‌ها را سرگرم می‌کرد. کار پدر برای او جذابیت و کشش زیادی داشت و روح کار پدر آرام آرام در او حلول می‌کرد. او پدرش را معلم خود می‌دانست و او را آقای معلم صدا می‌کرد و همواره تحت تاثیر او بود .
ثمینه دبستان و دبیرستان را تا دوم متوسطه تمام کرد و سپس وارد دانشسرای مقدماتی پامنار شد و همزمان به تدریس در مدرسه کر و لال‌ها پرداخت. در دانشسرای مقدماتی از مدیریت بدرالملوک بامداد و آموزش و دانش مهری آهی بهره گرفت و وارد دانشسرای عالی شد. در ۱۳۲۷ از دانشسرای عالی در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد و سپس با آقای هوشنگ پیر نظر اشنا شد و با او ازدواج کرد .
در سال ۱۳۲۹ با استفاده از بورس به امریکا رفت و در کالج لیندن وود  در ایالت میسووری در زمینه آموزش و پرورش ناشنوایان به تحصیل پرداخت.

در سال ۱۳۳۲ در مقطع کارشناسی ارشد آموزش و پرورش ناشنوایان از دانشگاه کلمبیا فارغ التحصیل شد و سپس در رشته گفتاردرمانی در همان دانشگاه به تحصیل ادامه داد. در همان سال به علت اوضاع آشفته ایران و گرفتاری خانواده، او و همسرش درس را نیمه کاره رها کردند و به ایران باز گشتند.

از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۵ در کنار پدرش به تدریس در مدرسه کر و لال ها ادامه داد. در سفرش به امریکا و آموزش‌هایی که دیده بود، دریافت روشی که پدرش برای آموزش ناشنوایان در ایران ابداع کرده بسیار علمی و ارزنده است.
زمانی که از امریکا به ایران بازگشت، قرار شده بود در کتاب‌های درسی تجدید نظر شود. در جلساتی که در دفتر کل امور ابتدایی با حضور عباس یمینی شریف و لیلی آهی (ایمن) و توران میرهادی تشکیل شده بود شرکت کرد و گفت و گوها و مشورت‌هایی انجام گرفت. براساس این جلسه، او در سال ۱۳۴۰ از طرف آموزش و پرورش، مسئول تشکیل کلاس‌های کارآموزی و کارورزی آموزگاران کلاس اول در سطح کشور شد .
ثمینه باغچه‌بان همچون پدرش بر این باور بود که برای پی‌ریزی آموزش موفق، باید آموزگاران را تربیت کرد. به همین دلیل کمر به آموزش آنان بست، به گونه‌ای که هر معلم ، پس از پایان دوره، می‌توانست کتاب روش تدریس خود را بنویسد، با توجه به نیاز جامعه‌ای که در آن بود و حتی به زبان همان منطقه. او آموزش ناشنوایان را با تربیت معلمان پایه‌گذاری کرد و موفق شد معلمانی درجه یک تربیت کند. هدف پدرش تربیت معلم بود و تاکید ثمینه هم بر همین بود.در همین زمان، ثمینه باغچه‌بان، عهده‌دار نگارش کتاب‌های درسی کلاس اول دبستان شد .

همچنین او کتاب روش تدریس مخصوص سپاه دانش را بر اساس روش پدرش (روش کلی) تهیه کرد که در افغانستان و تاجیکستان هم کاربرد داشت و به این ترتیب روش باغچه‌بان فراگیر شد. در این کتاب که با همراهی لیلی آهی (ایمن) تهیه شده بود، موضوع شناخت کودک از جنبه شناخت شناسی و روانشناسی مطرح بود . در بخش نخست کتاب فارسی اول دبستان، به دوره آمادگی و تدریس لوحه‌ها پرداخته شده بود که همه آن انگاره.ها بر گرفته از کتاب آمادگی ثمینه باغچه‌بان بود . این کتاب بنیاد آموزش پایه در ایران را دگرگون کرد .
پس از درگذشت پدرش در آذر ماه ۱۳۴۵، او ماند و مسئولیت آموزشگاه باغچه بان با ۲۲۰دانش‌آموز در خیابان یوسف آباد (سید جمال الدین اسدآبادی فعلی). اما با وجود ضایعه بزرگ، نبودن پدر، او با قدرت توانست کار را اداره کند و ادامه دهد. در همین سال او ریاست آموزشگاه مدیریت فنی جمعیت کر و لال‌ها را هم بر عهده گرفت .
ثمینه باغچه بان در ۱۳۵۰ مدیرعامل و مسئول برپایی سازمان ملی رفاه ناشنوایان و در ۱۳۴۵ مدیر امور بالینی و دوره تربیت متخصص شنوایی سنجی و رابط ناشنوایان در دانشگاه ملی(شهید بهشتی کنونی) شد.

او در سال ۱۳۴۱ در پی تاسیس شورای کتاب کودک، فعالیت خود را در آن جا آغاز کرد. دو کتاب «پل چوبی» و «نوروزها و بادبادک‌ها» به قلم او از کتاب‌های برگزیده شورای کتاب کودک است
از کارهای شایان توجه او که با کمک یونیسف انجام پذیرفت، ارائه ترانه فولکلوریک «دویدم و دویدم» در قالب کتاب و تهیه ویدئوی آن به زبان اشاره است که پلی بین کودکان ناشنوا و شنوا شد. این کتاب به زبان انگلیسی و اسپانیایی برگردان شده است .
در سال ۱۳۷۷ بنا به درخواست یونیسف ، برگردان فارسی کتاب «پیمان جهانی» به قلم او انجام پذیرفت و به چاپ رسید و از آن ویدئویی به زبان اشاره تهیه شد.
او در معرفی فعالیت‌ها و پیشرفت‌های چشم‌گیر ایران در زمینه توانبخشی ناشنوایان در کنفرانس‌های جهانی، نوشتن کتاب‌هایی درباره آموزش و پرورش ناشنوایان، آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و برگردان آثاری در زمینه آموزش ناشنوایان، اختلالات گفتاری و ناگویایی به زبان فارسی نقشی بسیار موثر داشت.
در سال ۱۹۷۷ از سوی Clarke School Fellowship For The Middle East USA یک بورس تحصیلی به نام ثمینه باغچه‌بان نام گذاری شد.
از دیگر آثار او کتاب‌های «جم جمک برگ خزون» ، «آفتاب مهتاب چه رنگه» و کتاب «روشنگر تاریکی‌ها » (در باره پدرش جبار باغچه بان) است که کتاب آخر با موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان انجام گرفته است.

  • ۳۷

روان خوانی-دریچه های شکوفایی(۲)

  • ۰۴:۲۷

روان خوانی:

همان‌طور که می‌دانید، همه‌ی انسان‌های کره‌ی زمین در طی مسیر زندگی فردی‌شان خواهان رشد و پیشرفت هستند؛ اهداف بزرگ و متعالی برای خود تعیین کرده و تمایل دارند در تحقق رویاهایشان موفق و پیروز باشند. در این میان انسان‌های سالم، یعنی افرادی که از لحاظ جسمی و روحی در سلامت کامل به سر می‌برند گاهی در مسیر نیل به اهداف و خواسته‌هایشان دچار تردید، یاس، نا امیدی و خستگی مفرط شده و تلاش خود را نیمه‌کاره رها می‌کنند. آن هم درست در شرایطی که فاصله‌ی چندانی با پیروزی نهایی ندارند، اما افراد معلول که دچار نقصی در جسم خود هستند، چطور می‌توانند بر مشکلات فائق شوند؟

آیا تا به حال اندیشیده‌اید که اگر انسانی از لحاظ جسمی دچار نوعی نقص یا معلولیت باشد، چگونه می‌تواند مسیر پر فراز و نشیب زندگی‌اش را که هر روز آبستن حوادثی تازه است، به سلامت طی کند و چگونه می‌تواند به آرزوهای خود جامه‌ی عمل بپوشاند؟ بدیهی ست چنین فردی باید چندین برابر یک انسان معمولی و سالم تلاش کرده و آنقدر از لحاظ شخصیتی قوی و متکی به نفس باشد که بتواند بر موانع بی‌شماری که یکی پس از دیگری سد راه او می‌شوند، غلبه کند.

 

 

  • ۳۶

روان خوانی-دریچه های شکوفایی(۱)

  • ۰۳:۵۹

خوانش:

 
bayan tools دریچه های شکوفاییروان خوانی

 

 

معنی واژگان:

 اشتیاق : رغبت بسیار،شوق
اغلب:بیشتر
گویی: انگار
حواس:جمع حس،ذهن
نغمه: آهنگ
پرشور:هیجان انگیز
لامسه:یکی از حواس پنجگانه انسان
عظمت:شکوه ، بزرگی
جنبه:حالت
ابزار ارتباطی:وسیله ای که ارتباط بین دیگران را فراهم می‌کند
متعدد:فراوان
محبت:بخشش
نهفته:پنهان
تمرکز:متوجه یک موضوع شدن
اعتنا:دقت نظر داشتن
متقاعد شدن:پذیرفتن
صرفا:تنها فقط
لطافت: لطیف بودن

مخملی:از جنس مخمل،نرم و ملایم
معجزه:شگفت، عجیب
خوشایند:دلپسند
مهیج:آنچه که موجب هیجان شود
مایع تأسف:باعث افسوس خوردن
معرفت:شناخت
کمال:دانایی
قابلیت: استعداد،لیاقت
ارزیابی:بررسی کردن
اشیا:شمع شی، چیزها
نادیده نمیگیرد:مورد بی توجهی قرار نمیگیرد
تجسم:بنظر آمدن ، چیزی را در ذهن تصور کردن 
ظلمت: تاریکی
 

 

فرصتی برای اندیشیدن:

۱_ هلن کلر پس از بیماری به وسیله کدام یک از حواس پنج گانه خود با جهان خارج ارتباط داشت؟

پاسخ: با حرکات اشاره به وسیله دستش.

 

۲_ منظور کلر از این جمله ها «در این راه بارها به عقب می لغزیدم، کمی جلو می رفتم سپس امیدوار می شدم» چیست؟
پاسخ: یعنی من در این راه با مشکلاتی روبرو می شدم و به زمین می افتادم، اما دوباره تلاشم را می کردم و رو به جلو حرکت می کردم و بعد از آن به خود امیدوار می شدم.

 

۳_نویسنده چه چیزهایی را برای خود نور خورشید و بهشت دانسته است؟

پاسخ: کتاب و ادبیات

  • ۴۰

تمارین-همنشین

  • ۰۲:۵۳

خودارزیابی:

۱-در متن درس چه کسانی به عنوان مشاوران خوب معرفی شده اند؟

پدر،مادر،معلمان دلسوز و مربیان با تجربه.

۲-به نظر شما چرا سعدی،پسر نوح (ع) را با سگ اصحاب کهف مقایسه کرده است؟

چون سگ موجودی پست است، به خاطر هم نشینی با نیکان به بالاترین مرحله رسید.

پسر نوح با بدان همنشینی کرد، مقام پستی یافت.

۳-چرا باید از معاشرت با هم نشین بد پرهیز کرد؟

نمى توان با هر کسى دوست شد. با افراد فرومایه که انسان را به بدبختى مى کشانند،با انسان هاى دنیا طلب، خطرناک، دروغگو، پست و فرومایه، چاپلوس، بخیل، فاسد، عیبجو، سخن چین، کسانى که هر روز به رنگى در مى آیند و با آدم هاى احمق و نادان نمى توان دوستى و معاشرت نمود. فراموش نکنیم اگر با افراد نادرست دوستى کنیم از شرشان ایمن نخواهیم ماند و به سرنوشت دوستى با خاله خرسه دچار خواهیم شد. اگر احتیاط هاى لازم را رعایت نکنیم و با هر کسى دوست شویم و باهر انسان آلوده دامانى هم صحبت گردیم، دل بیمار خواهد شد و چشم بصیرت را از دست خواهیم داد و همه ى اینها عوامل سقوط و تباهى انسان خواهد بود.

 

نکته زبانی:

 

گفت و گو:

۱_درباره آیات، روایات و داستان‌ها و اشعار دیگری که درباره دوستی و دوست‌یابی دوره نوجوانی شنیده یا خوانده‌اید، گفت وگو کنید.

پاسخ: بزرگان و سخن سرایان درباره دوست و دوستی مطالب فراوانی را بیان فرموده‌اند. بزرگان در زمینه دوست و دوست یابی هم عقیده‌اند. آنها دوست را نعمت و ارزش و احترام دوست را بر خود واجب می‌دانند. توصیه به داشتن دوست خوب می‌کنند و از داشتن دوست بد بر حذر می‌دارند.

 

بیا تا قـــدر همــــدیگر بـــــدانــــــیم * کـــــه تا ناگـــه ز یکدیگر نـمانیم
چـــــو مـــؤمن آیینه مـــؤمن یقین شد * چــــرا با آیینـــه مــــا رو گـــرانیم؟
کریـــمان جان فـــدای دوســــت کردند * ســـــگی بـــــگذار مـــا هــم مردمانیم
غــــرض‌ها تــــیره دارد دوستــــــی را * غـــــــرض‌ها را چــــرا از دل نرانیــــم

 

۲_درباره بیت زیر، گفت وگو کنید و نتیجه را به کلاس گزارش دهید.

دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟  اَبـــری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد


 ذوق و شوقی که انسان از آمدن و دیدن یار غایب خود دارد شادابی و خوشحالی خاصی را به ما منتقل می‌کند و مانند ذوق و شوق موجوداتی است که در بیابان زندگی می‌کنند و ابر بارانی بر آنها می‌بارد. لذت دیدن دوست غایب شاید یکی از لذت بخش‌ترین اتفاق‌های دنیا باشد. لذتی که نمی‌توان آن را با هیچ چیز دیگر جایگزین کرد.

 

نوشتن:

۱_حرف های جدول را به گونه ای به هم بپیوندید که واژه هایی از متن درس به دست آید.

م ص ا ء ب ط
ع خ خ ا س ر
م س ء ل ه ی
ی ا ل ذ و ق
ق خ ص ا ل ت

پاسخ: حروف ‌های پشت سرهم جدول طریقت، ذوق، مصائب، خصال
حروف ‌های جدا از هم جدول: خصلت، سلامت، واقع، خوب و…

 

۲_کلمه مناسب را با توجّه به جمله، انتخاب کنید.


الف) تنهایی یکی از________مصائب است. (سنگین ، سنگین تر، سنگین ترین)
ب) میهن ما_______ از هر کشور دیگر جهان است . (زیبا، زیباتر، زیباترین)

 

۳_دو نمونه پرسش اِنکاری از درس‌های پیشین بیابید و بنویسید.

پاسخ: دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟ اَبـــری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد.
دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟ اَبـــری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد.

 

۴_مفهوم کلّی حکایت زیر را در یک بند بنویسید.


یکی از بزرگان، پارسایی را گفت: «چه گویی درحقِ فلان عابد که دیگران درحقِ وی به طعنه، سخن‌ها گفته‌اند».
گفت: «بر ظاهرش، عیب نمی بینم و در باطنش، غیب نمی دانم». 


پاسخ: درباره دیگران زود قضاوت نکنیم، حرف‌های دیگران را ملاک قضاوت خود قرار ندهیم. روی عیب‌های دیگران تکیه نکنیم و…

  • ۴۴

متن درس-همنشین

  • ۰۲:۰۶

nullخوانش متن درس:

 

bayan tools همنشین

 

معانی اشعار متن درس:

دیدار یار غایب، دانی چه ذوق دارد؟
 ‌ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد

معنی: آیا می دانی دیدن یار غایب چه قدر دلنشین است ؟  مانند ابری است که در بیابان بر انسان تشنه ای می بارد.

دانش زبانی: بیت از چهار جمله تشکیل شده است. (بعد از ابری فعل «است» حذف شده)

آرایه ادبی: شوق حاصل از دیدن یار غایب، تشبیه شده است به حاصل از باریدن باران بر تشنه ای در بیابان.
تکرار « ر » و « ب » : نغمه حروف
ابر و باریدن :مراعات نظیر

مار بد جانی ستاند از سلیم‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌یار بد آرد سوی نار مقیم

 مار بد ، جان مار گزیده را می ستاند . اما دوست بد انسان را به سوی آتش جاودان و پا برجا می کشاند.

منشین با بدان که صحبت بد‌ ‌ ‌ ‌ ‌ گرچه پاکی ، تورا پلید کند

معنی: با انسان های بد و بد نام همنشینی نکن، زیرا همنشینی با اینگونه انسان ها باعث میشود رفتار های ناپسند آنها روی تو تاثیر بگذارند.

آرایه ادبی: این بیت یک تمثیل است.
تضاد بین پلید و پاک.
تکرار «ب» در مصراع اول: نغمه ی حروف.

آفتاب ارچه روشن است ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌   پاره ای ابر،ناپدید کند

معنی:آفتاب بزرگ و با عظمت را گاهی تکه ای ابر ناپدید میکند.

آرایه ادبی: مراعات نظیر بین آفتاب و ابر.

پسر نوح با بدان بنشست‌ ‌ ‌ ‌ ‌خاندان نبوتش گم شد

معنی: پسر نوح به خاطر هم نشینی با انسان های بد از خاندان پیغمبری رانده شد و به مرتبه و مقام انسان ها رسید.

آرایه ادبی: مراعات نظیر بین نوح و نبوّت.
تلمیح به داستان حضرت نوح (ع).

سگ اصحاب کهف روزی چند    پی نیکان گرفت و مردم شد

معنی:سگ اصحاب کهف چند روزی به دنبال انسان های نیک رفت و جز انسان ها به شمار آمد.

دانش زبانی: در مصرع دوم «مردم» اسم جمع نیست گاهی در گذشته بر خلاف امروز به معنی مفرد انسان به کار می رفت و فعل آن هم به صورت مفرد بود .

آرایه ادبی: تملیح به داستان اصحاب کهف.

 

کلمات دارای ارزش  املایی:

مسئله_خوشحالی _خرسندی_مصاحبت_دل انگیز_موفق_مصائب_معلم_

مولانا جلال الدین_تاثیر گذاری_صلی الله علیه و آله_هم نشین _لکه_

متهم_نبوت_ویرانگری_نیکوخصال_شخصیت_بیفزاید_

معرفی_فرنگیس_طعنه_قابلیت_مزه_متعدد_

مطمئنم_لذت بخش_ مقدس_خاص_ حساس_احتمالا_اعتنا_

مدت_متقاعد_صرفا_اولین_فوق العاده_خوشایند_مهیج_

مایه تأسف_تربیت_جذاب_منظره_خوشحالی.

 

معانی واژگان:

آدمی:انسان
خرسندی:خشنودی
مصاحبت:هم نشینی
شکیبا:صبور
مصائب:سختی ها
لاف دوستی:ادعای دوستی
منش:اخلاق،رفتار،خوی
آیین:دین،روش زندگی
طبیعت ایشان:خلق و خوی ایشان
طریقت:راه و روش
متهم:بدنام
نیکوخصال:خوش رفتار
 

  • ۴۷

درس چهارم

  • ۰۱:۲۳

دوستی یکی از مهم ترین نیاز های انسان است.هنگامی که با مشکل یا مسئله ای رو به رو می شویم که به تنهایی نمی توانیم از پس آن بر بیاییم،اگر دوستی با ما همدلی و همراهی کند،موجب خوشحالی و خرسندی ما خواهد شد.

در واقع دوست ها در تمام لحظه های زندگی،خوشی و ناخوشی به ما کمک می کنند و صحبت کردن با یک دوست خوب و صبور مانند وزش نسیم دل انگیزی،احساس آرامش و سبکی درون ما می پروراند. به همین دلیل همه ی ما در زندگی به دوستانی خوب و پسندیده احتیاج داریم.

در این درس،راجع به اهمیت ارتباطات و تاثیرات آنها بر سلامت روحی و روانی خود آموخته و در ادامه با آموزه های بیشتری از این درس آشنا خواهیم شد.

null

برای خواندن باقی مطلب لطفا بر دکمه زیر کلیک کنید:

  • ۵۳
"جرقه ای برای کشف و مکاشفه درون کلمات"
اینجا بوی سبزی و تازگی از متون کهن و نو برمی انگیزد.
غم در کلمات شکوفه شادی داده،
و شادی در رگه هایی از غم پیدا خواهد شد.
مرجع قالب تهیه و ویرایش آیسان مینایی